جدول جو
جدول جو

معنی صندل باف - جستجوی لغت در جدول جو

صندل باف
(صَ دَ)
این لغت چند بار در دیوان البسۀ نظام قاری آمده و مصحح در فهرست لغات آن را جز لغات لاینحل و مشتبه دیوان البسه یاد کرده است:
گه حصیری گشاد و صندل باف
گاه ترغو و قیف و لاکمخا.
نظام قاری (دیوان البسه ص 21).
همچو صندل باف مفتون گشته ام بر روی صوف
آن عقوبت بس که ارمک دید در پهلوی صوف.
نظام قاری (دیوان البسه ص 88).
و امرای ارمک و صوف و سقرلاط و دیبا و اطلس چون فراویز صندل باف گرد خود برآورد و رأی می زدند... (دیوان البسه ص 150). ظاهراً قسمی پارچه است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَ دَ)
برنگ صندل. همرنگ صندل:
بر نمودار خاک صندل فام
صندلی کرد شاه جامه وجام.
نظامی.
رجوع به صندل و صندل گون شود
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ)
آنچه بوی صندل دارد:
بر هوای درخت صندل بوی
جامه را کرده بودصندل شوی.
نظامی.
رجوع به صندل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زند باف
تصویر زند باف
سرودگوی، خوش الحان، بلبل، زند خوان زردشتی
فرهنگ لغت هوشیار